Parandeh
Saturday, March 29, 2003
آلو...

*** نکته: چون خيلي لط� کردين و نظراتتون رو دادين راجع به مطلبه قبلي من هم راه حل آسونتر رو انتخاب کردم و يک weblog ديگه به آدرسهhttp://parandeh2.blogspot.com درست کردم. حالا هرکس ميخواد يک template درست ببينه بره اينجا. در ضمن براي اونهايي هم که نميخوان ترک عادت کنن بيان همينجا.

اون موقع مي�همي چقدر سخته... وقتي با تمام وجود ميري پاي تل�ن و شماره رو با احساسي که از عماق وجودت سر چشمه ميگيره تند تند ميگيري ولي در جواب �قط ميشنوي: "مشترک موردنظر در دسترس نميباشد." واي عجب حسي داري اون موقع... انگار آوا، آواي اون جمله آوار ميشه روي سرت... دوباره شماره رو ميگيري.. جواب همونيه که بود... با وجود اينکه ميدوني امّا مثل اينکه نخواي باور کني که پيغام درسته چندين بار ديگه همين کار رو تکرار ميکني... و هر بار...
گوشيه تل�ن رو ميگذاري سر جاش... بالاي سرش واي ميستي و بهش خيره ميشي... ملتمسانه نگاهش ميکني... به اين �کر که شايد اون برات کاري بکنه... ولي اميد چنداني به مو�قيت نداري...
ميري توي اتاق و ميشيني جلوي Monitor... دکمه ي Power رو �شار ميدي... منتظر ميشي تا windows بياد... چشمات و دستات کار ميکنن ولي مغزت هنوز پيش تل�نه... دوبار کليک روي word و شروع تايپ کردن اراجي�... حرو� دونه دونه کنار هم قرار ميگيرن و کلمه ميشن... کلمات پشت هم ميان و جملات و خلاصه ميشن همون روده درازي ها... توي ا�کار در هم و بر هم هستي که صداي تل�ن بلند ميشه...
با بي حوصلگي پا ميشي و گوشي رو بر ميداري...
- الو...
کمي مکث... بالار�تن سرعت خون توي رگهات... تشنگيه عجيب توي گوشهات براي شنيدن صدا از اونور خط... همش توي يک لحظه...
- سلام...
درست انگار آبي که روي آتيش... ولي آيا هميشه اينقدر خوش شانس هستي؟ مثل هميشه �علاً خوشه همين بار تا بعد...
امّا جالبش احساس گناه بعدشه... خودت رو نميتوني ببخشي... بي عرضه اي؟ بچه ننه؟ ترسو؟ همش با هم؟ چي بگي... تو که هميشه در دسترس نيستي؟
تجربه ي چند ساعته يا چند روزه به اندازه ي کا�ي غير قابل تحمل هست ديگه اين تحمل هميشگي واقعاً عذاب آوره... اينجاست که سوالات هميشگي ميان سراغت... اينکه اصلاً تو ارزشش رو داري؟ اينکه... ؟؟؟
ميام بنويسم شايد ا�کارم رو بتونم defrag کنم ولي برعکس همه چي توي وغزم دوباره شلوغ پلوغ ميشه... نمي�همم پرنده به اين کوچيکي... مغز به اين کوچيکي... آخه اين همه �کر توش چطور جا ميشه؟ شايد �کر ها رو Zip ميکنن و مي�رستن توش... چه عرض کنم...
Archives
2003-03-23 2003-03-30 2003-04-06 2007-04-22

Links
Google News

Previous Posts
من شروین حسنزاده ممنون از تمام اونهايي Ú©Ù‡ تÙ... آسمون ابري... دلم گرÙ�ته... دا... دوباره رهگذر... بالاخره اوÙ... آلو... *** نکته: چون خيلي لطÙ� Ú©...