دوباره رهگذر...
بالاخره اومد. بعد از يک عالمه دوري... دوباره رهگذر از زير اين درخت رد شده. ببينيکم ايند�ععه چي آورده...
سلام به همگي
من برگشتم... بعد از يه مدت غيبت ( موجه يا غير موجه؟؟؟ ) ... آره رهگذر بعد ازچند وقت بازم اومده تا يه خورده از گرد و غبارا و خستگي راهشو با شماها قسمت کنه...
اما اين غيبت رهگذر دلايل مختل�ي داشت که سعي ميکنم از همش براتون بگم...
اول از همه يه سÙ�ر بود... آره يه سÙ�ر، به اون دور دورا... به جاهايي Ú©Ù‡ رهگذر تا Øالا نديده بودشون... يه سÙ�ر Ú©Ù‡ ميدونم تا آخر عمر هيچ سÙ�ري Øتي اگر خيلي قشنگ Ùˆ پر خاطره هم باشه نميتونه جاشو برام بگيره...
خيلي ØرÙ�ها دارم Ú©Ù‡ براتون از اين سÙ�ر بگم Ú©Ù‡ شايد خيلي هاش از چهار چوب زبان Ùˆ کلمات خارج باشه ولي تا اونجايي Ú©Ù‡ بتونم سعي ميکنم براتون بگم...
و اما برگرديم سر دلايل غيبت... راجع به اين يکي هيچي نميگم الا يه کلمه و اون اينه : عيد... خدا رو شکر که هممون ميدونيم که قبل از اومدن سال جديد و بعد از اومدنش چه ات�اقاتي ميو�ته ! بله رهگذر قصه ما هم عين خيلي از آدمها و طبعا مثل خيلي از شما شب عيد که ميشه بايد لباس س�ر رو بکنه و لباس کار تنش کنه... بعد از اومدن سال جديد هم که.... اي واي قرار بود که در اين مورد �قط يک کلمه بگم!!!!
و ديگه اينکه امان از اين مريضي هاي ناگهاني... آره همون هايي رو ميگم که يهو بي خبر بد جوري آدمو نقش زمين ميکنن... در اين يه مورد متاس�انه رهگذر هم آدمه و مثل آدمهاي ديگه هرزگاهي بد جوري ... ( دور از جون شما)
خوب بگذريم اين دلايل Ùˆ توجيهات ما تمومي نداره... Ù�کر کنم تا همينجا کاÙ�ÙŠ باشه... Ùˆ اما برسيم به مطلب امروز... Ú¯Ù�تم Ú©Ù‡ از اون سÙ�ر ØرÙ� واسه Ú¯Ù�تن زياده... ولي سعي ميکنم هر دÙ�عه يه گوشه از اون چيزايي Ú©Ù‡ مثل رنگهاي روي بوم هر کدوم يه گوشه مغزم نقش بستن رو براتون بگم... آين رنگهاي روي بوم گاهي شاد Ùˆ قشنگن Ùˆ گاهي تيره Ùˆ درد آور... از جنس همون گمشده هايي Ú©Ù‡ هميشه دل رهگذر ها رو سوزونده Ùˆ به درد آورده... اما قبلش چند تا نکته:
-- سال نوي همگي مبارک ØŒ ايشالا تو اين سال جديد به هر Ú†ÙŠ ميخواين برسين -- بابا Ú†Ù‡ کرده اين پرنده!... قشنگه نه؟؟ -- نبينم پرنده از دستمون ناراØت باشه Ùˆ شاکي؟؟؟ رهگذر هر جا بره بازم به اين لونه با صÙ�ا برميگرده...
بالاخره اومد. بعد از يک عالمه دوري... دوباره رهگذر از زير اين درخت رد شده. ببينيکم ايند�ععه چي آورده...
سلام به همگي
من برگشتم... بعد از يه مدت غيبت ( موجه يا غير موجه؟؟؟ ) ... آره رهگذر بعد ازچند وقت بازم اومده تا يه خورده از گرد و غبارا و خستگي راهشو با شماها قسمت کنه...
اما اين غيبت رهگذر دلايل مختل�ي داشت که سعي ميکنم از همش براتون بگم...
اول از همه يه سÙ�ر بود... آره يه سÙ�ر، به اون دور دورا... به جاهايي Ú©Ù‡ رهگذر تا Øالا نديده بودشون... يه سÙ�ر Ú©Ù‡ ميدونم تا آخر عمر هيچ سÙ�ري Øتي اگر خيلي قشنگ Ùˆ پر خاطره هم باشه نميتونه جاشو برام بگيره...
خيلي ØرÙ�ها دارم Ú©Ù‡ براتون از اين سÙ�ر بگم Ú©Ù‡ شايد خيلي هاش از چهار چوب زبان Ùˆ کلمات خارج باشه ولي تا اونجايي Ú©Ù‡ بتونم سعي ميکنم براتون بگم...
و اما برگرديم سر دلايل غيبت... راجع به اين يکي هيچي نميگم الا يه کلمه و اون اينه : عيد... خدا رو شکر که هممون ميدونيم که قبل از اومدن سال جديد و بعد از اومدنش چه ات�اقاتي ميو�ته ! بله رهگذر قصه ما هم عين خيلي از آدمها و طبعا مثل خيلي از شما شب عيد که ميشه بايد لباس س�ر رو بکنه و لباس کار تنش کنه... بعد از اومدن سال جديد هم که.... اي واي قرار بود که در اين مورد �قط يک کلمه بگم!!!!
و ديگه اينکه امان از اين مريضي هاي ناگهاني... آره همون هايي رو ميگم که يهو بي خبر بد جوري آدمو نقش زمين ميکنن... در اين يه مورد متاس�انه رهگذر هم آدمه و مثل آدمهاي ديگه هرزگاهي بد جوري ... ( دور از جون شما)
خوب بگذريم اين دلايل Ùˆ توجيهات ما تمومي نداره... Ù�کر کنم تا همينجا کاÙ�ÙŠ باشه... Ùˆ اما برسيم به مطلب امروز... Ú¯Ù�تم Ú©Ù‡ از اون سÙ�ر ØرÙ� واسه Ú¯Ù�تن زياده... ولي سعي ميکنم هر دÙ�عه يه گوشه از اون چيزايي Ú©Ù‡ مثل رنگهاي روي بوم هر کدوم يه گوشه مغزم نقش بستن رو براتون بگم... آين رنگهاي روي بوم گاهي شاد Ùˆ قشنگن Ùˆ گاهي تيره Ùˆ درد آور... از جنس همون گمشده هايي Ú©Ù‡ هميشه دل رهگذر ها رو سوزونده Ùˆ به درد آورده... اما قبلش چند تا نکته:
-- سال نوي همگي مبارک ØŒ ايشالا تو اين سال جديد به هر Ú†ÙŠ ميخواين برسين -- بابا Ú†Ù‡ کرده اين پرنده!... قشنگه نه؟؟ -- نبينم پرنده از دستمون ناراØت باشه Ùˆ شاکي؟؟؟ رهگذر هر جا بره بازم به اين لونه با صÙ�ا برميگرده...